در پی عیادت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و محمد خاتمی از یوسف صانعی
یوسف صانعى، در سال 1316 ش، در خانواده اى روحانى در روستاى نیک آباد اصفهان ولادت یافت. جدّاو آیة الله حاج ملاّیوسف، از علماى پرهیزکار و وارسته زمان خود بودند. ایشان در فلسفه، از شاگردان میرزا جهانگیرخان و در فقه، از شاگردان آیة الله العظمى میرزا حبیب الله رشتى بودند. آن بزرگوار به میرزاى شیرازى بزرگ، رهبر نهضت تنباکو، دلبستگى فراوان داشته و از مروّجان وى بوده است. ایشان از آزادمنشى قابل وصفى برخوردار بودند و همواره در مقابل خوانین و زورمداران آن زمان، ایستادگى مى کردند.
پدر او مرحوم حجة الاسلام آقاى شیخ محمدعلى صانعى نیز عالمى وارسته و روحانى زاهد و پرهیزکارى بودند و همواره او را به فراگیرى علوم حوزوى فرا مى خواندند.
چرا و چگونه مرجعیت آقای صانعی لغو گردید؟
بسمه تعالی
جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم
سلام علیکم
مرجعیت شیعه خورشید پر فروغی است که در قرون متمادی همواره پشتیبان اسلام و خط راستین اهل بیت(علیهم السلام) بوده است. این مسئولیت خطیر همواره شایستهی مردانی بوده است که واجد شرائط شرعی مذکور در روایات ائمه اطهار (علیهم السلام) باشند. نظر به اهمیت این موضوع و با توجه به پرسشهای مکرّر هموطنان دربارهی مرجعیت آقای حاج شیخ یوسف صانعی خواهشمند است آن جامعه محترم که همواره مرجع تشخیص این موضوع بوده، نظر خود را دربارهی مرجعیت ایشان اعلام فرمایند.
با سپاس جمعی از استادان و فضلای حوزه های علمیه
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به پرسشهای مکرّر مؤمنان، جامعه مدرسین حوزهی علمیه قم براساس تحقیقات به عمل آمده در یک سال گذشته و پس از جلسات متعدد به این نتیجه رسیده است که ایشان فاقد ملاکهای لازم برای تصدّی مرجعیت میباشد. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم2
بررسی دلایل رد صلاحیت از نگاه برخی از اعضاء جامعه
آیتالله محمد یزدی با ارائه توضیحاتی در خصوص تصمیم جامعه مدرسین حوزه علمیه مبنی بر اینکه آقای یوسف صانعی فاقد ملاک های لازم برای تصدی مرجعیت است، گفت: این موضوع در کمیسیون مربوطه جامعه مدرسین بحث شده و به نتیجه هم رسیده بود منتهی طبق آیین نامههای مربوطه مبنی بر اینکه مسایل مهم باید به تصویب نهایی جامعه مدرسین برسد، چندی قبل گزارش کمیسیون در این خصوص در اجلاس عمومی جامعه مدرسین به اتفاق تصویب شد.رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تصریح کرد: بعد از اینکه در این جلسه موافق و مخالف صحبت و استدلالات خود را بیان کردند بنده برای اعلام رسمی یک عبارتی را به کار بردم که اولا نباید در این موضوع کلمه «خلع» و همچنین مقایسه آن با جریان منتظری و شریعتمداری و امثال اینها در آن وجود داشته باشد و ثانیا مساله فقط صلاحیت مرجعیت است و بقیه مسائل ربطی به ما ندارد.
آیت الله مقتدایی مدیر حوزه علمیه قم با اشاره به بیانیه جامعه مدرسین اظهار داشت: جامعه مدرسین از چندی پیش فتاوای آقای صانعی را از نظر فقهی مورد بررسی قرار داده و تقریباً همه اعضا به اتفاق آرا دلیل متقن شرعی برای این فتاوا قائل نبودند. حتی در زمان مرحوم آیتا... مشکینی، احکام حج آقای صانعی که در بعثه مقام معظم رهبری به چاپ میرسید بارها مورد اعتراض قرار گرفته و انتشار آن متوقف شده بود.3
آیتالله حسن ممدوحی در گفتگو با خبرگزاری فارس در کرمانشاه گفت: این بحث مال امروز و دیروز نیست و از مدتها پیش این مباحث مطرح بود و نظرات بسیاری از بزرگان و علما همین بود که ایشان شرایط مرجعیت شیعی را ندارد.
آیتالله ممدوحی تاکید کرد: افراد جامعه مدرسین زبدهترین کارشناسان علوم دینی، تفسیر و فقه هستند. در گذشته هم اسامی افراد دیگری را که حائز مرجعیت بودهاند اعلام کرده و افرادی هم مانند شریعتمداری و دیگران را خلع کرده بودند که البته رای اخیر از نوع دیگری بود. مصداقهای زیادی برای تصمیمگیری جامعه مدرسین درباره آقای صانعی مطرح بود و این موضوع همواره از گذشته مطرح بود؛ مانند بدعتهایی که ایشان در برخی فتاوا داشتند، مانند بلوغ دختران در 13 سالگی، محرم شدن بچهای که به فرزندخواندگی گرفته میشود، همه ارث زن از شوهر در صورت نداشتن وارث و مواردی از این دست که بین 20 تا 30 بدعت است و بسیاری از آنها خلاف صریح قرآن و دستورات دین است. 4
آیتالله عبدالنبی نمازی ، با بیان اینکه جامعه مدرسین یکی از متقنترین نهادهایی است که توانایی بررسی صلاحیت افراد برای تصدی مرجعیت را دارد، خاطرنشان کرد: جامعه مدرسین در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی مساله صلاحیت تصدی مرجعیت توسط آقای شریعتمداری را نیز بررسی کرد و او را فاقد شرایط مکفی و لازم دانست.درهمین رابطه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بدون لحاظ هرگونه مسائل سیاسی و جناحی تنها به صورت کار تخصصی به پرونده این افراد رسیدگی میکند. 5
مبانی اصلی شکل گیری فتاوای جدید آقای صانعی
الف:اعلامیه حقوق بشر غربی
یکی از مبانی اصلی شکل گیری فتواهای جدید آقای صانعی این است که وی اصول و قواعد اعلامیه حقوق بشر غربی را پذیرفته و همواره تلاش کرده است این اصول را بر قرآن و روایات تحمیل کند. به عبارت دیگر با تأویلاتی، قرآن و روایات را طوری تفسیرمی کند که بر مدعای وی که بر مبنای همان حقوق بشر غربی است مطابقت داشته باشد! وی با نادیده گرفتن قرآن میگوید: «مهمترین چارچوبی که انسانها تاکنون برای حفظ کرامت انسانی تدوین کردهاند، اعلامیه جهانی حقوق بشر است»6
در جای دیگر خطاب به اعضای حزب جوانان ایران اسلامی میگوید: «شما در نامهها، مطالعات، بیانیهها، مواضع و کنگرههای خود، حقوق بشر را مطرح و آن را تبلیغ کنید و توصیه من به شما دو چیز است؛ اول دفاع از امام و دوم دفاع از حقوق بشر»7
هفتهنامه شهروند پس از نقل فتاوای آقای صانعی درباره زنان مینویسد: «هر یک از این فتاوا با حقوق بشر پیوند برقرار میکند؛ حقوق بشری که تبعیض روا نمیدارد و کرامت انسان را به صرف انسان بودن محترم میشمارد. برای تحقق حقوق زنان، احترام به آرای مردم و فتاوای اجتهادی نوین، گویی باید از گذرگاه مبانی حقوق بشر گذشت و ابتدا باور کرد که انسان بماهو انسان واجد کرامت است و لایق تفاوت نیست».
ب- کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان
«وقتی میخواهم چیزی از کتاب و سنت در بیاورم توجه میکنم به نوعی باشد که سهولت داشته باشد، ساده باشد و توده مردم بتوانند بپذیرند»8
«من معتقدم اگر این بحثها مطرح شود از 7 میلیارد جمعیت که در دنیا هست 10 میلیارد آن مسلمان میشوند»9 وی در همین راستا میگوید: «استفتائات من تاریخ دارد یعنی معلوم میشود که از نظریهام برگشتهام» .
در دیدار با خبرنگار روزنامه الشرق الاوسط میگوید: دوست ندارم توضیح بدهم که من تنها در میان زنان مسلمان بلکه در میان همه زنان عالم که از حقوق خود محروم شده و از حقوق بشر دفاع میکنند محبوبیت دارم»10
«من امیدوارم روزی کنفرانسی با حضور علمای شیعه و سنی و مدافعان حقوق بشر، برای اینکه قرآن حقوق زن و مرد را مساوی میداند تشکیل شود»11
در همین راستا در گفتوگو با کانال 6 تلویزیون اسپانیا میگوید: «قوانین مربوط به حقوق زنان باید مطابق با افکار باز جامعه تدوین و اصلاح شود . به امید روزی هستیم که همه انسانها یکی شوند و دوئیت انسانها صرفاً از نظر زمین و جغرافیا باشد نه انسانیت»12
وی سپس با تخطئه بزرگان شیعه میگوید: «بزرگان ما دیروز فتاوای مشهور را گرفته و در قانون مدنی آوردهاند که پاسخگوی نیاز امروز جامعه نیست لذا چه اشکالی دارد که ما امروز بنشینیم و برای تساوی حقوق زن و مرد راه چارهای پیدا کنیم».
الشرق الاوسط در گزارشی می نویسد ،وی (صانعی) همواره تلاش میکند لااقل سالی یا ماهی یکبار یک فتوای جدید و خلاف مشهور فقها صادر کند که برای نواندیشان بهویژه طبقه زنان آنها تازگی داشته باشد، بهطوری که در برخی رسانههای کشورهای عربی از وی به «مفتیالنساء فی قم» تعبیر میکنند.
در ضمن ذکر این نکته ضروری است که خود آقای صانعی چند سال پیش، در پایان درس خارج فقه پیرامون جایگاه مرجعیت گفته بود: «ما نیازی نداریم که بی بی سی برایمان مرجع معرفی کند. ما مرجعی میخواهیم مثل حضرت امام که با یک فتوا استکبار را بیچاره کرد.» همچنین وی در پایان درس از مسئولین حوزه علیمه قم خواست جلوی افرادی را که تلاش میکنند مرجع تراشی نمایند، بگیرند. 13
ج- سکولاریسم
وی براساس همین مبنا حتی جدایی دین از سیاست «سکولاریسم» را تابع خواست انسان میداند و میگوید: «جدایی دین از سیاست تابع خواست ملتها است. ملت ایران به یک جمهوری در چارچوب اسلام رای داده است. اگر خدای نخواسته روزی برسد که دیگر این را نخواهد و رای بر خلافش بدهد [حکومت غیردینی] رای آن محترم خواهد بود و جدایی دین از سیاست تابع رای مردم است»14
قاسم روانبخش می گوید: زمانی که برخی فتاوای بدعتآمیز از سوی وی مطرح شد به فکر چاره افتادیم. گروهی از طلاب و فضلا برای کسب تکلیف به محضر مرحوم آیتا... مشکینی رسیدیم، ایشان با اظهار ناراحتی شدید فتاوای وی را از مصادیق روشن بدعت در دین دانستند و فرمودند به محضر مراجع عظام برسید و از آن بزرگان استمداد بجویید. یکی از مراجعی که به محضرشان رسیدیم مرحوم آیتا...العظمی حاج شیخ جواد تبریزی بود که بهطور صریح اینگونه فتاوا را از مصادیق بیّن بدعت دانستند. 15
در اینجا توجه به این نکته لازم است که برخی سایتها و جراید در صددند، صدور بیانیه جامعه مدرسین را سیاسی جلوه دهند و دلیل آن را صدور بیانیه در این زمان ذکر میکنند. ولی باید توجه داشت که تکلیف شرعی زمان و مکان نمیشناسد، زمانی که کمیسیون مربوطه به جمعبندی رسید و در جامعه مدرسین نیز مطرح شد و برای همه اعضا بدعتبودن و خلاف قرآن بودن فتاوایش روشن گردید، تأخیر در اعلام برای علما و فقها جایز نیست، زیرا چنانچه مؤمنانی در همان یک روز از او تقلید کنند و اعمال دینیشان را براساس آنگونه فتاوای بدعتآمیز انجام دهند ،جامعه مدرسین میبایست در پیشگاه الهی پاسخ دهد.
برخی از فتاوای نادر و مخالف نص صریح قرآن ، روایات معتبر و اجماع فقهای شیعه
- ولایت زنان؛ به نظر من زنها میتوانند ولی فقیه باشند. 16
- تبرج؛ آرایشی است که ممکن است زنی بکند و نعوذ با... بخواهد روسپیگری بکند. بنابراین زنی که بدون قصد روسپیگری خود را بیاراید و در ملاء عام حاضر شود از نظر او بلا اشکال است. 17
- ضرورت ایجاد تغییرات در قانون مجازات اسلامی؛ حدود، تنها به زمان حضور اختصاص دارد، اما در زمان غیبت تنها راهکار مقابله با جرایم در بخش مجازاتها تکیه بر تعزیرات است که در آن مجلس میتواند با استفاده از کارشناسان روانشناس و جامعهشناس مجازاتها را معین کند. شیوهای که در همه دنیا اعمال میشود. 18
- محرم دانستن فرزند خوانده؛ فرزند خوانده اگرچه فرزند اصلی نمیباشد لیکن چون اطلاع دادن و متوجهشدن او به فرزند خوانده بودن برای او حرج و مشقت دارد ولو روحی، از جهت محرمیت حکم فرزند اصلی را داشته و همه محارم فرزند اصلی به او محرم میباشند و جزو محارمش از حیث محرمیت محسوب میشوند و در محرمیت ذکر شده، فرقی میان نسبی مانند دایی و عمه یا سببی مانند مادرزن و یا مادر شوهر و غیر آنها نبوده و نیست. 19
- تشکیک در مصادیق ربا؛ اگر کسی که قرضی میدهد شرط کند که زیادتر از مقداری که میدهد بگیرد در صورتی که برای کسب و ساختن خانه و امثال اینها باشد که وسیلهای برای رونق بازار و اقتصاد سالم است، [جواز آن]خالی از قوت نیست. 20
- تشکیک در حکم ارتداد؛ از آقای صانعی میپرسند آیا افراد میتوانند بهصورت واقعی و نه تصنعی دین خود را تغییر دهند؟ جواب میدهد: اگر این عمل از روی تحقیق، علم و آگاهی باشد و در واقع آگاهانه منکر دین فعلی خود شود این مطلب قابل بحث است.21
- ارث بردن کافر از مسلمان؛ آقای صانعی میگوید: «ما چگونه بپذیریم مردی که شناسنامهاش اسلامی است وقتی از دنیا رفت، فرزندش که مسلمان نیست و دینی غیر از دین اسلام برگزیده است؛ تنها به علت اینکه شناسنامه اسلامی ندارد از ارث بردن اموال پدر محروم شود؟»22 این فتوا نیز برخلاف اجماع مسلمانان است. صاحب جواهر میفرماید: در این حکم میان مسلمانان اختلافی نیست. 23
-
جواز اقتدای مردان به زنان در نماز جماعت!؛ روزنامه سکولار الشرق الاوسط چاپ لندن در خبری آورده است :آیت الله صانعی یکی از روحانیون حوزه علمیه قم که به مرجع تقلید زنان(!) معروف است، فتوایی صادر کرده که بر مبنای آن، زنان می توانند امامت مردان در نماز جماعت را بر عهده داشته باشند!
دفتر شیخ یوسف صانعی نیز صدور این فتوای عجیب را تایید کرده است. این در حالی است که صدور این فتوا در میان علمای طراز اول شیعه و اهل سنت بیسابقه میباشد.
-
برابری دیه زن و مرد؛ در موضوع برابری دیه زن و مرد معتقد است؛ چگونه می توان گفت زنی که ارزشش به قدر مرد است، خون بهای او نصف مرد باشد؟ چگونه می توان گفت اگر مردی زنی را بکشد، مرد را نمی کشند، مگر این که مقداری از خون بهای او را به طرفداران مرد بدهند، اما اگر زنی مردی را بکشد بلافاصله او را می باید قصاص کرد!
صانعی در درس خارج فقه خود و در باب دیه، از میان 15 روایت وارده، 10 روایت را دارای سند معتبر و صحیح دانسته اما علیرغم اینکه تمامی این 10 روایت به تفاوت دیه زن و مرد تصریح دارند، با استناد به عدالت خداوند و عقل این روایات را رد می کند.
-
وظیفه محرم در قبال کشتن ملخ؛ گاهی در شهر مکه به قدری ملخ زیاد است که هنگام راه برخی از آنها از بین می روند ، وظیفه محرم در این خصوص چیست ؟ برخی از مراجع به نحوی جواب داده اند که نظر آقای صانعی بسیار متفاوت از آنهاست. به طور نمونه جواب برخی از مراجع عبارتند از:
آیت اللّه خامنهای: بسمه تعالی، اگر نتواند از پایمال کردن ملخ خودداری کند چیزی بر او نیست.
آیت اللّه فاضل: اگر عمدی نباشد کفاره ندارد.
آیت اللّه سیستانی: اگر نتواند طوری راه برود که پا روی آنها گذاشته نشود لازم نیست مراعات کند و کشتن آنها اشکالی ندارد و کفاره بر او نیست.
اما آقای صانعی: مواظبت واجب است و در صورت عدم مراقبت و کشته شدن ملخ، احتیاطا یک کف از طعام صدقه بدهد.
-
حرام بودن ازدواج دوم؛ ازدواج مجدد بدون اجازه همسر اول حرام است ، حتی اگر مرد تمکن مالی هم داشته باشد ازدواج مجدد وی حرام است.
در حالی که در قانون حمایت از خانواده مصوب سال 53 مرد متقاضی ازدواج مجدد باید در تقاضانامه ای دلایل ازدواج دوم خود را شرح داده و در دو نسخه به دادگاه ارائه کند که یک نسخه از تقاضانامه، ضمن تعیین وقت رسیدگی در دادگاه به همسر اول ابلاغ می شود و علاوه بر آن، دادگاه با انجام اقدامات ضروری از زن اول او تحقیق می کند و توانایی مالی مرد را می سنجد که آیا مرد می تواند عدالت را اجرا کند یا خیر و در کنار این شرایط، اگر تقاضای مرد طبق ماده 16 قانون سال 53 صحت داشت، آن وقت اجازه اختیار کردن همسر جدید را به مرد می داد و این حق را برای همسر اول باقی می گذاشت که اگر نمی خواهد زن این مرد باقی بماند از دادگاه تقاضای طلاق و صدور گواهی عدم امکان سازش کند.
در این قانون شروط مقرر برای ازدواج مجدد در چند جا مستثنی شده است از جمله آنها عبارتند از:
رضایت همسر اول به ازدواج مجدد مرد
عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشویی
عدم تمکین زن اول از شوهر
ابتلای زن به جنون و امراض صعب العلاج
محکومیت زن
ابتلای زن به هرگونه اعتیاد مضر
ترک زندگی خانوادگی از طرف زن
عقیم بودن زن و غایب یا مفقودالاثر شدن زن که شرایط اعتیاد و مفقودالاثر شدن و محکومیت و ابتلای به جنون نیز مشخص شده است.
- تکالیف دختران درسن سیزده سالگی؛ آقای صانعی در رساله توضیح المسائل میگوید: «دختر در سیزده سالگی به تکلیف می رسد». وی در پاسخ به این سوال که آیا این سن، سنّ تکلیف برای تمام احکام مانند نماز و حجاب است، یا فقط برای روزه؟ معتقد است در تمام احکام مکلّف است و اختصاص به روزه ندارد.
- سنّ تکلیف؛ آقای صانعی در پاسخ به استفتایی در خصوص سن تکلیف می گوید: شرط بلوغ با نبود سایر شرایط مذکور در رساله عملیّه، برای پسران تمام شدن پانزده سال قمری، و برای دختران تمام شدن سیزده سال قمری است.
۵نکته درباره نامه تشکر شیخ حامی فتنه۸۸ برای علی مطهری
جناب آیت الله صانـعی! موسوی و کروبی و رهنورد را از مظلومین پاک و بی دفاع و بهترین یاران صدیق حضرت امام خواندند و این 3 را افرادی خواندید که تمام عمر خود را در راه اسلام و مبارزه و نهضت حضرت امام (س) هزینه کرده اند ؛ اما سوالی که مطرح است که اولا شما که خود را دلسوز راه و آرمان حضرت امام (ره) نشان می دهید چگونه است که از میراث ماندگار و جاوید بنیانگـذار نظام مقدس جمهوری اسلامی یعنی«اصل ولایت فقیه» که امروز مصداق آن حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مدظلـه العـالی هستند و توسط مجلس خبرگان رهبری معرفی شده اند نامی نیاورده و حتی طبق مشاهدات بنده در بیت حضرتعالی حتی حاضر به نصب عکس ایشان در بیت و دفتر خود نیستید و مدام از تعاریقی که حضرت امام در مقطعی از جنابعتالی داشته اند استفـاده می نمایید؟ و واقعا چه شده است که جنابعالی حداقل در مورد سران فتنه و حمایت از آنان با استکبار جهانی و سازمان منافقین و ضدانقلابی که حتی از نام حضرت خمینی و جمهوری اسلامی بیزار هستند و دشمنی شان برهمگان اثبات شده است هم صدا شده اید؟
برگرفته از پایـگاه جوان انقلابی :
بانو افشـاری – اصفهان :
ـ
پس از انتشار نامه دشمن شـاد کن علی مطهری از فعالیـن سیاسی حامی رفع حصـر سران فتنه به رئیس جمهور که حاوی توهین هایی به نظام مقدس اسلامی و متهم نمودن آن از دوری به منش و سیره امیرالمومنین علیه السلام بود موجی از شادی و حمایت از طرف اردوگاه حامی فتنه در داخل و خارج ایجاد شد و از طرفی قلـب دوستداران انقلاب اسلامی جریحـه دار و متالم گردید.
در این بین آیت الله شیخ یوسف صانعی که از حامیان فتنه ۸۸ و سران آن اسـت، در نامه ای به علی مطهری مراتب تشکر و قدردانی خود را از این اقدام اعلام نموده اسـت؛ وی در نامه خود خطاب به مطهری نوشته است :
ـ
«بسمه تعالی
ـ
ـ
۳- در این نامه بصورت تلویحی نظام مقدس اسلامی و قوه قضائیه را به بی عدالتی متهم نموده اید و به غیرقانونی بودن و غیرشرعی بودن مساله حصر سران فتنه اشاره نموده اید که بد نیست توجه شما را به سیره عملی حضرت امیرالمومنین علیه السلام که تجسم و عینیت اسلام است از قول محقق ارزشمند جناب دکتر رجبی دوانی جلب نمایم :
ـ
- در ارتباط با فتنه زمان امیرالمومنین (ع)، پیامبر اکرم(ص) پیشاپیش این موارد را برای حضرت پیشبینی کرده بود و تکلیف آن بزرگوار را هم روشن کرده بود. فرموده بود: یاعلی (ع) تو بعد از من با سه گروه ناکثین، قاسطین و مارقین مواجه میشوی و چارهای جز جنگ و سرکوبی آنها را نداری.
- یعنی کسی که بیعت خود را میشکند یا در روی نظام حق میایستد یا نظام حق را متهم به خروج از مسیر اسلام میکند و براندازی پیشه میکند، اینها مستحق مقابله و سرکوبی و نابودی هستند. این را پیغمبر (ص) میفرماید و این نامها را هم وجود مقدس حضرتش بر مخالفان و دشمنان امیرالمومنین (ع) نهاد. بنابراین کسی که فتنهانگیزی میکند و این فتنه را تا مرحله براندازی میکشاند حکم او سرکوبی و قتل است، مگر رهبر جامعه اسلامی مصلحتی ببیند و به خاطر آن مصلحت حکم الهی را بر او جاری نکند.
- فتنه گران سال ۸۸ دقیقا مثل فتنهگران جمل، حکم آنها سرکوبی بود و قتل سران فتنه و هر کسی که در آن عرصه آمده و ایستاد تا وقتی که ایستادگی میکند باید سرکوب شود و از میان برود. کسی که امنیت جامعه را به هم زده، خرابی به بار می آورد، متعرض جان و مال و ناموس مردم و اموال عمومی میشود، این محارب است و در آن شکی نیست. براندازی نظام را پیشه کرده، حتی اگر سلاح هم در دست نگرفته باشد ولی وقتی تخریب میکند و شهر را ناامن میکند این محارب است و حکم محارب هم در قرآن مشخص است و سرانی که آنها را به عرصه آوردند و این جسارت و گستاخی را به آنها دادند که این اعمال را انجام دهند، به طریق اولی، به عنوان سران مفسد فی الارض تلقی میشوند.”
- اما همان طور که عرض کردم حضرت آقا با تأسی به سیره پاک امیرالمومنین (ع)، خویشتنداری کرد، زیرا اینها فضایی را ایجاد کرده بودند، همانطور که آن فتنهگران و پیمانشکنان عمل کرده بودند و امیرالمومنین (ع) را مقصر در قتل خلیفه سوم تلقی کرده بودند و به جامعه القا کردند و خلیفه سوم به خاطر عملکرد غلطش که چه جنگ روانی درست کردند، چنان مورد نفرت قرار گرفت که انقلاب به پا شد و مردم آن را از بین بردند.
- در این فتنه هم ما میبینیم که فضایی را ایجاد کردند و گروهی را فریب دادند. بنابراین کار اینها مقابله بود و درآن شکی نیست ولی امیرالمومنین (ع) که میدانست خیلی از مردم هنوز توجیه نشدند. اگر چه حق سران آن فتنه و بازمانده فتنهگران، مرگ بود و امیرالمومنین (ع) بعد از جنگ جمل دستور داد، فراریها را تعقیب نکنید، زخمیها را نکشید و کاری به آنها نداشته باشید، خود عایشه که از رئوس این جریان بود را با احترام، در حصر قرار داد که عایشه دیگر حق نداشته باشد به فتنه انگیزیهای خود ادامه دهد.
ـ حضرت ۴۰ خانم اهل بصره را دستور داد که لباس مردانه بپوشند و صورتهای خود را بپوشانند و او را از بصره به مدینه ببرند و حق ندارند از آن شهر بیرون بیاید و همانجا باید بمانند و الحق تا آخر خلافت امیرالمومنین (ع) ما دیگر تحرکی از عایشه برضد امیرالمومنین (ع) نمیبینیم. در حقیقت امیرالمومنین (ع) او را در یک حصری قرار داد و از مجازات خود صرفنظر کرد. نه اینکه حق او مجازات نیست. داریم که وقتی امیرالمومنین (ع) او را سرزنش کرد که این چه فتنهای بود؟ خلاف دستور پیغمبر بیرون آمدی و این وضع را پیش آوردی، تقاضای عفو کرد و امیرالمومنین (ع) هم به حرمت جایگاه همسری پیغمبر (ص) و هم اینکه مصالح حکومت اینگونه ایجاب میکرد، او را مجازات نکرد و با احترام به مدینه برگرداند.”
ـ
ـ
۴- حضرت امام خمینی(ره) در سخنانی مهمی که درباره حکومت اسلامی است می فرمایند : حکـومت الان حکــومت اسلامی است ؛ قـیام کردن بر خلاف حکومت اسـلامی جزایـش اعـدام است، قیام بر ضـد حکومت اسلامی در حکـم کـفر است. بالاتر از همه معـاصی است ؛ همان بود کـه وقتی معـاویه قیام کرد حـضـرت امـیر(ع) قتلـش را واجب دانست .
(صحیفه امام جلد ۱۱ صفحه ۲۰۲)
جناب صانعی درصورتی که خود را پیرو بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی میدانند باید پاسخ دهند که تحریک مـردم برای تظاهرات غیرقانونی و به آشوب کشیدن شهرها و خیابان ها و همصدایی آشکار سران فتنه با دشمنان قسم خورده ملت ایران و نظام مقدس اسلامی با چه توجیهی قابل قبول است؟! آیا توهین به مراسم عزاداری و عزاداران حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشوار ، شکست حرمت ماه مبارک رمضان و روز جهانی قدس ، اهانت به تمثال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و هتک حرمت به ساحت اصل ولایت فقیه و مزاحمت برای مردم نشان اعلان قیام علیه حکومت اسلامی نیست؟
به نظر شما اگر امروز حضرت امام خمینی زنده بودند چه حکمی درباره این گستاخی و حماقت سران فتنه انجام میدادند؟ گرچه مرور مواضع رهبر عزیز انقلاب اسلامی در دیداربا علی مطهری که مدتی پیش برگزار شده است و در آن دیدار کوتاه خواسته خود را درباره آزادی سران فتنه مطرح کرده است خالی از لطف نیست :
«من قبلا درباره بصیرت صحبت کردهام و اینکه نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم اینها بزرگ است و اگر امام (ره) بودند شدیدتر برخورد میکردند. اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به اینها ملاطفت کردهایم»
ـ
ـ
۵- آقای صانعی به این نکته اشاره نموده اند که این نامه آقای مطهری کم نظیرترین و اگر نگویم بی نظیرترین باقیات صالحات عمر ایشان محسوب می گردد! که لازم است این نکته بیان شود که :
اولا مردم شریف و انقلابی ایران اسلامی از هر دین و گرایشی در ۹ دی ۸۸ برای دفاع از کیان نظام مقدس اسلامی و حمایت از ولایت فقیه وارد میدان شدند و حماسه ای را آفریدند که به قول رهبر عزیز انقلاب اسلامی «هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن على (علیه السّلام) را مىبیند. این کارها کارهائى نیست که با ارادهى امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهى است؛» و بهتر است ایشان و امثال اقای مطهری با دفاع از این افراد شرور وفتنه گر وجهه خود را در میان قاطبه ملت ایران خراب نکنند.
و دوما این که ایشان مراقب باشند که با دفاع از کسانی که در پرونده ننگین خود جسارت به ساحت روزعاشورا و حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و تحریک برای آشوب و براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی را دارند و آنان را با افتخار «مردم خدا جـوی» میخوانند ، با حمایت های اینگونه در عمل اشتباه و ننگین آنان شریک نگردند، چرا که طبق آموزه های دینی کسی که راضی به یک عمل گناه باشد گویی خودش در آن عمل سهیم بوده است و امثال ایشان و جناب مطهری و دیگر حامیان فتنه ۸۸ که به فرموده امام خامنه ای ظلم عظیمی بود در نامه اعمال خود شاهد کم نظیرترین و اگر نگویم بی نظیرترین گناه ها خواهد بود و خدایی ناکرده خسران عظیمی به بار خواهد آورد.